شاطر عباس صبوحی

دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد/

افکند سر به زیرو حیا را بهانه کرد/

رفتم به مسجد از پی نظاره رخش/

بر رو گرفت دست و دعا را بهانه کرد/

آمد به بزم و دید من تیره روز را/

ننشست و رفت و تنگی جا را بهانه کرد

آغشته بود دستش به خون عاشقان/

بسته به دست خویش حنا را بهانه کرد

ولادت سلطان علی بن موسی الرضا(ع) مبارک

از رضا جعفری

 

یکروز صبح

یکروز ، صبح زود ، ازل بود یا ابد

فرقی نمی کند ، سر این راه نا بلد

پا کردم عقل را و بسی راه ، دور شد

نزدیک بود گم کندم کفش بی خرد

یکروز ، صبح زود رسیدم که : اَالسلام

یکروز ، صبح ، جای صنم گفتم : الصمد

عیسی که نیستی پدر تو امام بود

این بار چندم است که گهواره حرف زد؟

ای آب نونهال که یک قطره ی شما

کافیست در شکستن اندام پیر سد

تو آن ستاره ای که تمام منجمان

حتی نکرده اند شبی هم تو را رصد

نام تو چیست؟ کودک موسی؟ نه؟ گــُل ؟ نه ؟ سیب؟

جایت کجاست؟ باغچه ؟ گهواره ؟ یا سبد؟

دریا کنار مرقد تو موج میزند

ماهی و پادشاهی تو حکم جزر و مـَدّ

از یک شروع می شوی و هفت مرتبه

در جلوه می روی بشوی هشتمین عدد

هر کس که میدهد به تو از دور یک سلام

وقت جواب ، مضربی از هشت می شود

اینجا فقط توئی و توئی این "توئی " چه خوب!

آنجا منم ، منم ، منم و این "منم " چه بد!

من قصد کرده ام بروم مشهد الرضا

من قصد کرده ام بروم یا علی مدد


یا علی بن موسی الرضا(ع)

در مشهد کوی تو زبس کشته و زخمی است

                                                 جراح کفن دوزد و خیاط جراحت

غزل مرثیه ای از استاد علی انسانی در رثای ام المصائب بنت الحیدر عقیله عرب شریکه الحسین حضرت زینب کبری

 

 

دل سوزان بود امروز گواه من و تو                        کزازل داشت بلا چشم ، به راه من و تو

  من به تو دوخته ام دیده تو برمن ، ازنی               یک جهان راز ، نهفته به نگاه من و تو

  اُسرا با من و راءس شهدا با تو به حق                چشم تاریخ ندیده ست سپاه من و تو

  روی تو ماه من وماه تو عباس امّا                      ابر خون ساخته پنهان رخ ماه من و تو

  آیه خواندن زتو ،تفسیرــ زمن تادانند                 که به جز گفتن حق نیست گناه من و تو

  هردو نستوه چو کوهیم بر سیل امّا                  عشق ،دلگرم شد ،ازسردی آه من و تو

  مدعی خواست که ازبیخ کند ریشه ی ما          بی خبر زآنکه غروب ست پگاه من و تو


از هر که غیر دوست چرا نگذرد کسی

کافر برای خاطر بت از خدا گذشت